اعتیاد یكی از معضلات اساسی جامعة ماست و مهار و تهدید آن نیازمند توجه به وجوه گوناگون آن است غیر از اینكه در سطح كلان از این معضل، جامعه زیانهای انسانی و مادی بسیار می بیند، به طوری كه بخشی از نیروی فعال و یا در معرض خطر فعالیت با مصرف مواد مخدر، اسیر آن میشوند و برخی برای مقابله با آن (جلوگیری از توزیع و شیوع مواد و مبارزه با قاچاقچیان و بازپرور
قیمت فایل فقط 24,700 تومان
اعتیاد
مقدمه
اعتیاد یكی از معضلات اساسی جامعة ماست و مهار و تهدید آن نیازمند توجه به وجوه گوناگون آن است. غیر از اینكه در سطح كلان از این معضل، جامعه زیانهای انسانی و مادی بسیار می بیند، به طوری كه بخشی از نیروی فعال و یا در معرض خطر فعالیت با مصرف مواد مخدر، اسیر آن میشوند و برخی برای مقابله با آن (جلوگیری از توزیع و شیوع مواد و مبارزه با قاچاقچیان و بازپروری معتادان) زمان و هزینه بسیاری صرف میكنند و در نتیجه بخشی از سرمایة ملی این گونه هدر میرود، در سطح خرد نیز، هم فرد معتاد و هم اعضای خانوادة وی با مشكلات بسیاری مواجه میشوند، علاوه بر این كه اعتیاد، معتادان را به انحراف و ناهنجاریهای دیگر نیز سوق میدهد.
قطعاً برای كاهش اعتیاد در جامعه راههای بسیاری وجود دارد: برخورد با باندهای بزرگ قاچاق، برخورد با قاچاقچیان و توزیع كنندگان خرد، برخورد با معتادان، افزایش آگاهی مردم و ایمنسازی افراد و خانوادهها از این جملهاند. در این میان، با توجه به این كه تظاهر اجتماعی اعتیاد، وجود فرد معتاد است، نحوة برخورد با آن اهمیت ویژهای مییابد.
نحوة برخورد با معتادان را میتوان در چهر گروه جای داد:
الف) آنان را بازپروری كرد.
ب) آنان را زندانی كرد.
ج) آنان را اعدام كرد.
د) آنان را آزاد گذاشت و به حال خود رها كرد.
این چهار طریق خود متكی بر سه پیشفرض است: اول آنكه معتاد، فردی بیمار و اعتیاد نوعی بیماری قابل درمان است. از اینرو، باید معتادان را مورد بازپروری قرار داد. دوم آنكه معتاد مجرم است و اعتیاد نوعی جرم. از این جهت باید با معتادان برخوردهای تنبیهی شكل گیرد. این برخوردها به اشكال گوناگون خواهد بود، از جمله زندانی كردن و اعدام. منتها اعدام نوعی مجازات است كه جامعه، بیشتر از شخص معتاد از آن تأثیر میپذیرد و سوم آنكه معتادان بیچارگانی هستند كه دیگر اصلاحناپذیرند و باید آنان را آزاد گذاشت و به حال خود رها كرد تا زمان مرگشان فرا رسد.
در رویكرد اول نظر بر این كه جامعه، خود نیز مسوول اعتیاد است و باید از طریق بازپروری معتادان هزینة این مسؤولیت را بپذیرد. ولی در رویكرد دوم نظر بر این است كه فرد معتاد مقصر است و خود او باید هزینة اعتیادش را بپردازد.
در پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان (1382) پرسشی با این چهار شیوه برخورد طراحی شد كه در این گزارش یافتههای آن ارائه میشود.
تعریف اختلالات مربوط به اعتیاد یا مبتنی بر كمیت، فراوانی و یا شدت رفتارهای مواد جویانه از طرف بیمار میباشد و یا اینكه اصطلاح ”مصرف غیر قانونی مواد“ مبنای تعریف اختلالات مربوط به اعتیاد قرار میگیرد.
امروزه در محافل دانشگاهی به جای اعتیاد از وابستگی به مواد (substance dependence) نام برده میشود، هر چند كه در میان مردم این بیماری ”اعتیاد“ و خود بیمار به عنوان معتاد شناخته شده است.
بیمار وابسته به مواد علیرغم تجربه مشكلات متعدد ناشی از مصرف مواد قادر بر قطع مصرف آن نیست. مصرف مواد یك الگوی رفتاری ناسازگارانه و بیمار گونه است كه بروز علائم رفتاری، روانی، شناختی و جسمی به اختلالهای بالینی در فرد مصرف كننده منجر میشود. این اختلالها عبارتند از:
1-ایجاد تحمل: بیمار در دفعات بعدی مصرف مواد برای رسیدن به سطح قبلی روانی و جسمانی ناشی از اثر مواد باید مقادیر بیشتری از آن را مصرف كند.
2-بروز علائم ترك: عدم مصرف مواد علائم جسمانی و روانی ترك مانند بیقراری، اضطراب، بیخوابی، درد عضلات، اسهال و استفراغ ظاهر میشود.
3-تمایل بعدی: هوس، در بیشتر بیماران پس از قطع مصرف مواد وجود دارد ولی بیمار قادر به كنترل هوس و ترك مصرف این كار نمیباشد
بیمار برای تهیه مواد، هزینه، وقت و سرمایههای دیگران و خانواده را مصرف میكند.4-
5-درپی استمرار مصرف مواد با تغییرات روانی و رفتاری در بیمار، مشاركت وی در فعالیتهای خانوادگی، اجتماعی، تفریحی و شغلی كاسته میشود.
6-علیرغم آگاهی بیمار از عوارض جسمانی و روانی مصرف مواد، بیمار قادر به عدم استفاده از آن نمیباشد. در تعریف علمی برای اینكه فردی را بیمار وابسته به مواد بدانیم لازم است حداقل 12 ماه الگوی مستمر مصرف مواد را داشته باشد.
موضوعات مطرحشده در بالا نكات آموزشی برای بیماران، خانواده آنان و همه افراد جامعه بهویژه جوانان است. همه باید این نكات را بدانند، و بدانند كه حتی یكبار مصرف هم ممكن است فرد را بهسوی این همه مشكل بكشاند.
سوء مصرف مواد (substance abuse)
در مقابل بیماران ”وابسته“ كسانی هستند كه اقدام به مصرف میكنند ولی با مشخصاتی كه در بالا برای بیماران وابسته به مواد ذكر شد مطابقت ندارند. در این گروه شدت مصرف به حدی نمیباشد كه وابسته تلقی شوند. این گروه از بیماران بارها و به طور متناوب مواد مصرف میكنند. الگوی مصرف این دسته بر خلاف گروه بالا مقاومت ناپذیر نبوده و جنبه اجباری ندارد. اما بهرحال نتایج مصرف و مخرب مواد را در پی دارد. از این موارد میتوان غیبت از مدرسه، محل كار، درگیری با همكاران و دوستان، عدم انجام تعهدات اجتماعی و خانوادگی، بی توجهی به فرزندان و خانواده و... را نام برد. الگوی مصرف به هر گونهای كه باشد میتواند با مخاطرات فیزیكی مانند مصرف مواد هنگام رانندگی و خطرهای فراوان به دنبال آن همراه گردد. بهخاطر داشته باشیم یكبار مصرف ممكن است موجب سوءمصرف یا مصرف تفریحی شود و مصرف تفریحی موجب مصرف دائم و اعتیاد شده و خطر بعدی اعتیاد مصرف تزریقی و ایدز است.
علل و عوامل مؤثر بر اعتیاد
قیمت فایل فقط 24,700 تومان
برچسب ها : علل و عوامل موثر بر اعتیاد , اعتیاد معضل جامعه , عوامل مخاطره آمیز , درمان اعتیاد , اعتیاد از دید پزشكی